در ميان شيطان جنّ فردي ممتاز وجود دارد كه در شيطنت مقام عالي دارد و او ابليس است كه خداوند او را از سنخ جنّ معرفي ميكند.[3] «فسجدُوا الّا ابليسَ كانَ مِنَ الجنِّ»؛[4] پس سجده كردند جز ابليس كه او از جنّ بود.
ابليس پس از نافرماني خداوند، دشمني شگرفي نسبت به آدم و فرزندانش پيدا كرد به طوري كه گفت:
«لَئن اخّرتنِ الي يَوم القيامهِ لاَحْتَنكَنَّ ذرّيتهُ الّا قليلاً»؛[5] اگر مرا تا روز قيامت واگذاري، فرزندان او (آدم) را زير فرمان خواهم آورد مگر اندكي را كه نتوانم.
شيطان از وسوسههاي ساده و كوچك آغاز ميكند و آرام، آرام دامهاي بزگتري ميگستراند و هر چه مورد رضاي الهي نيست، زيبا و فريبنده مينماياند و بيش از آنچه به طور طبيعي لذت دارد، در ذائقة انسان لذيذ و جذاب جلوه ميدهد چنان كه انسان خيال ميكند، انجام كارهاي حرام ـ كه در واقع آسيبهاي جدّي به روح و اخلاق و زندگي دنيا و آخرت آدمي ميزند ـ لازمه زندگي است و بخشي از شرايط و لوازم عادي زندگي انساني به شمار ميآيد و بدتر آن كه ديگر براي او باوركردني نيست كه انسانهايي به دور از آن آلودگيها و فسادها باشند. اين از شگفتيهاي وساوس شيطاني است كه آدمي با آن كه بارها و بارها گناهي را آزموده و آثار و نتايج آن را مشاهده كرده است باز گمان ميكند كه راه گناه، لذتبخشتر و دلچسبتر است.
به هر صورت شيطان همواره در فعاليت و شرارت است تا در مسير رشد و تعالي انسان مانع ايجاد كند و براي اين كار از راهها و شيوههاي گوناگوني وارد شده و از ابزارهاي مختلف بهره ميگيرد.
از صحنههاي دوزخ آن است كه: چون مردم وارد ميشوند و در مييابند كه جايگاهشان جهنم است با هم مجادله ميكنند و هر يك ديگري را در گمراهي خويش مقصر ميشمرد و در نهايت همه شيطان را مقصر ميدانند و ميخواهند او را به محاكمه بكشانند، امّا شيطان ميگويد: «من بر شما سلطهاي نداشتم، فقط شما را دعوت كردم و شما اجابت ميكرديد».[6] پس شيطان يارايي ندارد كه كسي را مجبور به انجام گناه كند، تنها وسوسه و دعوت ميكند ولي اگر كساني به دنبال او راه افتادند و طوق پيروي و بندگي و محبت شيطان را به گردن نهادند، آن گاه شيطان بر آنها مسلط ميشود.
«اِنّما سلطانُهُ علي الذين يتولّونهُ»؛[7] همانا سلطه شيطان بر كساني است كه او دوست داشته و ولايتش را بر خود بپذيرند.
اين دوستي و محبت به شيطان در اثر انجام مداوم گناه و صفات ناپسند و ريشهدار شدن زشتيها ايجاد ميشود و كم كم انسان خود، شيطان ميشود و به خدمت ابليس در ميآيد و ديگر نيازي به وسوسه ابليس و شيطان ندارد.
قرآن كريم با تعابير مختلف بيان فرموده است كه ابليس داراي دست ياران و سپاهياني از جن و انس است كه او را در اغواي آدميان ياري ميدهند.[8]
دست ياران مستقيم ابليس، شياطين جنّي هستند، و ايشان به وسيله وسوسههاي گوناگون به شياطين انسي وحي و پيغامهاي پنهاني ميدهند و به همراهي همديگر با وسوسه و فريب و شيطنت و فسادانگيزي در پي گمراه ساختن مردم هستند.[9]
در نتيجه شياطين جنّ آن دسته از دست ياران و پيروان شيطان هستند كه از جمله جنيان بوده و تحت فرمان ابليساند ( چنان كه ميدانيد جنيان به خاطر لطافتي كه در نوع خاص آفرينششان دارند براي ما قابل مشاهده نيستند ولي ميتوانند در بعضي امور جزئي دخالت كنند.)
«انّه لا يريكمُ هو و قبيلهُ من حيثُ لا تَرونهُم»؛[10] ابليس و دار و دستهاش شما را ميبينند و به طوري كه شما آنها را نميبينيد.
و شياطين انس، انسانهايي هستند كه تحت فريب شيطان به فسادانگيزي و شرارت مشغولاند و چنان كه بيان شد با شيطان همكاري ميكنند و ولايت شيطان را برخود ميپذيرند[11] (گرچه ممكن است خودشان به ظاهر منكر اين واقعيت باشند) قرآن كريم ميفرمايد:
«و انّه كانَ رجالٌ من الانسِ يعوذونَ برجالٍ من الجنّ»؛[12] همانا كساني از انسانها به افرادي از جن پناه ميبرند.[13]
در مواردي كه قرآن كلمه شيطان را براي بعضي انسانها به كار برده به ظاهر كساني مورد نظر هستند كه با گفتار و اعمال خود روحية مؤمنين را تضعيف ميكنند به عنوان نمونه:
«من شرّ الوسواس الخناس، الذي يوسوس في صدور الناس، من الجنّة والناس»؛[14]
از شر وسوسهگر پنهانكار، كه در درون سينة انسانها وسوسه ميكند خواه از جن باشد يا از انس.
ما نيز همواره مراقب خويشتن باشيم، نپنداريم اگر خداوند توفيقي عطا فرمود چند روزي در مسيردرستي گام برداشتيم، تا پايان چنين خواهيم ماند، جهان عرصه دگرگونيهاست و آدمي تا زنده است، احتمال فريب خوردن از شيطنتها و فسادانگيزيهاي شياطين جن و انس و سقوط به پرتگاه ضلالت برايش وجود دارد.
شيطان يك موجودي است مستقل و از طايفة جنيان است و كاملاً جداي از نفس است و فقط كاري كه ميكند وسوسهگر نفس انساني است.
اللّهمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ اُمُورِنا خيراً.
از مكايد بزرگ شيطان و نفس اماره آن است كه جوانان را وعدة صلاح و اصلاح در زمان پيري ميدهد تا جواني با غفلت از دست برود. (امام خميني، سر الصلوة، ص 29)
نظرات شما عزیزان: